سیاست مذهبی ساسانیان در زمان تسلط بر فلسطین و مصر
میان سالهای ۶۰۲ تا ۶۲۸ میلادی جنگی بزرگ ایران و روم شرقی درگرفت. در جریان این نبرد ایرانیان فتوحات چشمگیری به دستآوردند و مرزهای ایران را به حدود این کشور در زمان شاهنشاهی هخامنشی نزدیکنمودند. دو نقطه
نويسنده:امیر اردلان کوزهگر کازرونی*
منبع:راسخون
منبع:راسخون
چکیده :
میان سالهای ۶۰۲ تا ۶۲۸ میلادی جنگی بزرگ ایران و روم شرقی درگرفت. در جریان این نبرد ایرانیان فتوحات چشمگیری به دستآوردند و مرزهای ایران را به حدود این کشور در زمان شاهنشاهی هخامنشی نزدیکنمودند. دو نقطه مهمی که در جریان این لشکرکشی عظیم برای چند سال ضمیمة خاک ایران گردید، مصر و فلسطین بود. فلسطین در آن زمان دارای جمعیت یهودی قابل توجهی بود که اختلافات مذهبی دامنهداری با مسیحیان داشتند. از سوی دیگر اکثریت اهالی مصر پیرو مسیحیت قبطی بودند که با مذهب مسیحیت رسمی امپراتوری روم شرقی یکساننبود. ایرانیان فاتح خود پیرو آیین زرتشتی بودند. در این مقاله کوشش شدهاست تا به چگونگی تعامل ایرانیان با پیروان ادیان گوناگون در این سرزمینها و در سالهای مزبور پرداختهگردد.واژگان کلیدی:
ساسانیان، جنگهای ایران و روم، تاریخ مصر، تاریخ فلسطین، یهودیت، مسیحیتسیاست مذهبی ساسانیان در زمان تسلط بر فلسطین و مصر
در امتداد جنگهای طولانی ایران و روم، در سده هفتم میلادی خسرو پرویز (۵۹۰-۶۲۸ میلادی) –شاهنشاه ساسانی- دست به لشکرکشی گستردهای به خاک روم شرقیزد. شاهین یکی از دو سردار خسرو پرویز آسیای صغیر را درنوردید و قسطنطنیه را محاصرهنمود، ولی فقدان نیروی دریایی گشودن این شهر مستحکم را ناشدنی ساخت. از دیگرسو شهربراز سردار دیگر خسرو در ۶۱۴ میلادی پس از گذر از سوریه به فلسطین رسید و آهنگ تصرف شهر مهم بیتالمقدس را نمود. این اقدام در واقع رنگ مذهبی جنگ ایران و روم را تقویت میکرد، چرا که بیتالمقدس در آن زمان مهمترین شهر دنیای مسیحیت بود و بسیاری از اماکن متبرکة مسیحی در فلسطین قرارداشت. تعرض یک دولت غیرمسیحی بدین مکان، اهانت به مقدسات مسیحی شمردهمیشد. ولی بیتالمقدس تنها برای مسیحیان شهری مقدس نبود؛ یهودیان پیروان مذهبی دیگر بودند که در باور به تقدس این شهر با مسیحیان اشتراک داشتند، در عوض تاریخی از کینه و دشمنی میان باورمندان این دو آیین حاکم بود. از سده یکم پیش از میلاد که پای رومیان به آسیا بازشد، یهودیان استقلال خود را از دست دادهبودند و کوشش آنها برای دستیابی به استقلال دوباره به ویرانی اماکن مقدش ایشان و تبعید بسیاری از آنها از فلسطین انجامیده بود. ولی این پایان ماجرا نبود؛ در ۳۱۳ میلادی کنستانتین یکم مسیحیت را دین رسمی امپراتوری روم اعلامنمود، نظر به اختلافات و دشمنیهای قدیمی میان مسیحیان و یهود این امر سبب آزار و اذیت تدریجی از سوی دولت مسیحی بر رعایای یهودیاش گردید. از آنجایی که از سالیان متمادی پیشین یهودیان حدود ایران را با مأمن مناسبی برای خود دریافتهبودند و از آنجا که از اوایل قرن پنجم میلادی مرکز ربانیت یهودی به بینالنهرین –که بخشی از خاک ایران بود- منتقل شدهبود و به جز درگیریهایی گذرا به ویژه در آغاز روی کارآمدن دودمان ساسانی، برخورد جدیای میان ایرانیان و یهودیان وجود نداشت؛ در نتیجه یهودیان در درگیری میان ایران و روم طبعاً به سوی ایران متمایل بودند. اکنون در ۶۱۴ میلادی که شهربراز و سپاهش به فلسطین نزدیک میشدند نیز یهودیان خرسند شده، نور امیدی در دل ایشان پدید آمد تا بلکه بتوانند از قید ستم دولت مسیحی روم رهاگشته و حتی کینه گذشتهها را نیز بکشند. دستههایی چندی از این یهودیان از شهرهای طبریه، ناصره و مناطق کوهستانی الجلیل خود را به سپاه ایران رسانده و داوطلبانه به صفوف ایرانیان پیوستند. البته به جز یهودیان اقوام و ملل دیگری نیز در ارتش ایران حضور داشتند، از جمله گروههایی از اعراب. رومیان در بیتالمقدس سنگر گرفتند، ولی با حمله برقاسای شهربراز مقاومت شهر فروریخت و ایرانیان شهر را متصرف شدند. در این زمان یهود تشنه انتقام از فرصت استفاده کرده و در شهر حمام خون راهانداختند، گزارش شدهاست که نوزدههزار مسیحی در این رویداد کشته شدهاند. گروهی از این کشتگان اسیرانی بودند که یهودیان آنان را با پول از ایرانیان میخریدند تا بکشند! همچنین بسیاری از اماکن مقدس مسیحی به دست یهودیان ویرانشد یا مورد هتک حرمت قرار گرفت. (Graetz,2009, 19-20) همچنین ایرانیان نیز صلیبی موسم به راستین را –که به باور مسیحیان عیسی (ع) بر آن به صلیب کشیده شدة بود- به ایران منتقل نمودند. (دریایی:۱۳۸۳، ۵۰) همکاری یهودیان با ایرانیان پس از این هم ادامهیافت، آنان داوطلبانه در دیگر لشکرکشیهای شهربراز نیز همراهیجستند. سپاهی بیستهزار نفره از یهودیان تشکیلیافت و به شهرهای دمشق و طربیه و جزیره قبرس حمله برد. ایرانیان به مدت سه سال کنترل مناطق متصرفه شامات و فلسطین را به یهودیان سپردند. ولی پس از این تاریخ، در چرخشی ناگهانی کنترل امور از دست یهودیان خارجشد و به مسیحیان منطقه سپردهشد. به درستی دلیل این تصمیم ایرانیان آشکار نیست، گلندبرگ حدس میزند که این تصمیم به دو دلیل میتوانسته بودهباشد؛ یا اینکه در این سه سال یهودیان رد مدیریت خود ضعف یا ناکارمدی نشان دادهبودند، و یا اینکه ایرانیان میخواستند به جهان مسیحی بردباری مذهبی خود را نشاندهند تا شاید زمینه را برای تسلط دامنهدار بر جهان مسیحی فراهمآورند. (Goldenberg, 185) سرانجام در ۶۲۸ میلادی، امپراتور وقت روم، هراکلیوس توانست کنترل فلسطین را دوباره به روم بازگرداند. او از یهودیان انتقام سختی گرفت. ( Goldenberg, 185؛ Graetz,2009, 22)
تصرفات سپاه شهربراز منحصر به فلسطین و شامات نبود. تا ۶۱۶ میلادی شهربراز توانست اسکندریه مصر را بگشاید و سپس سپاهیان ایران تا سودان و لیبی هم پیشرفتند. در مصر ولی وضعیت حاکم مذهبی به گونهای دیگر بود. مصریان قبطی اگرچه خود مسیحی بودند، ولی مذهب رایج مصریان با مذهب رسمی روم دارای اختلافاتی بود. پنج سال پیش از اینکه ایرانیان مصر را فتحکنند، امپراتور موریس دست به اقداماتی زده بود که سبب رنجش مسیحیان قبطی مصر شده بود. او مأمورانی را برای ریاست و نظارت بر امور مذهبی قبطیان گمارد، کاری که از دید ایشان چیزی جز الحاد و بیرون شدگی از دین نبود. ولی اکنون که ایرانیان بر آنان مسلطی شدهبودند این عذاب پنجساله به پایان رسیدهبود، چرا که ایرانیان مسیحیان قبطی را در انجام امور مذهبیشان آزاد گذاشتند. در کشفیات باستانشناسی دستنوشتههایی از مسیحیان قبطی به دست آمده که نشان میدهد که آنان از تسلط ایرانیان بر مصر راضی بودهاند. (http://www.sasanika.com/pdf/SasanikaBulletin.pdf)
نتیجه
ایرانیان در ابتدای تسلط بر فلسطین از پتانسیل تنفر یهودیان از مسیحیان حاکم استفادهبرده و در تصرف و سپس کنترل مناط متصرفه آنان را شرکتدادند. ولی سپس احتمالاً به دلیل ضعف مدیریت یهودیان در اداره این مناطق، یا امتیاز دادن به مسیحیان رومی، کنترل این مناطق به دست مسیحیان سپردهشد.در مصر ایرانیان با توجه به مشکلاتی که مسیحیان قبطی با دولت مرکزی روم شرقی و تعدیات مذهبی ایشان داشتند، راه تساهل و مدارای مذهبی را پیشگرفتند. این سبب رضایت مسیحیان قبطی از فاتحان ایرانی و بلکه ترجیح آنان به همکیشان رومیشان گردید.
پينوشتها:
* کارشناس ارشد تاریخ ایران باستان
منابع• دریایی، تورج (۱۳۸۳)، شاهنشاهی ساسانی، ترجمه مرتضی ثاقبفر، تهران، چاپ اول، انتشارات ققنوس
• Goldenberg, Robert )2007(, The Origins of Judaism from Canaan to the Rise of Islam, Cambridge University Press,
• Graetz, Heinrich (2009), History of Jews, Vol III: From the Revolt against the Zendik (511 CE) to the Capture of St. Jean D’Acre by the Mahometans (1291 CE), New York, Cosimo Classics,
• Loeb,Laurence d.) 2011(, Outcaste: Jewish Life in Southern Iran, Routledge Library Editions,
• http://www.sasanika.com
/ج
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}